رژیا پرهام – ادمونتون
یک روز صبح با بچهها در مورد برنامهٔ غروب صحبت میکردیم. یکی از آنها دستش را زیر چانهاش گذاشت، آهی کشید و با لب و لوچهٔ آویزان گفت:
«امروز قراره با مامانم برای خرید مواد غذایی به فروشگاه کاسکو بریم. بُرینگ (کسالتآور)…» دیگری با شوق و ذوق گفت:
«من و مامانم امروز دِیت داریم و قراره عصر آیکیا تریپ داشته باشیم! به هر دو ما خوش میگذره.»
شکلهای هندسی و رنگهای مختلفی روی دیوارهای فروشگاه آیکیاست و تعداد زیادی عدد کنار همهٔ وسائل! دستهایش را به هم کوبید، خندید و گفت:
«نمیتونم تا اون موقع صبر کنم.»
همین چند جمله باعث شد بیش از پیش پی ببرم به اینکه مهارت بیان خوب و درست از قابلیتهای پدران و مادرانیست که فرزندان شاد دارند.